مسافر کوچولو از راه رسید
سلااااااام 23 فروردین یه کوچولوئه دیگه پا به دنیا گذاشت...مهرزاد جوجو پسر عموی آرمانمه... خیییییییلی سفید و کوچمولوئه...خدا حفظش کنه وقتی نینی و مامانشو دیدم یاد نوزادیه آرمان افتادم....چقدر سخت بوووووووووود خیییییییییلی بد بود...جدای اینکه آدم وقتی بچشو صحیح و سالم میبینه دیگه از خدا هیچی نمیخواد بقیش دیگه افتضاح سخت و وحشتناکه....یعنی یه چی میگم یه چی میشنوید...من اصلا از روزای بعد از زایمانم خاطره خوش ندارم به دلایله امنیتی اینجا نمیتونم بازگو کنم.شاید اگر مطلبم رمز دار باشه بتونم یه درددله 10 صفحه ای بنویسم ولی بی خیال هرچی بیشتر راجع بهش یادم بیاد بیشتر اعصابم خورد میشه...روزای بد باید تو همون روزا بمونند.... تا جائیکه تونستم ...
نویسنده :
مامان الهام جانِ جانان
22:28