8 ماهگی پسملکم

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

بخاطر کلی غیبت و تاخیر معذرت میخواااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.....ایندفعه پیش پیش پست رو آپ میکنم....

برگشتم ولی با دست پر و کلی عکس و خاطره! 

اول شروع میکنم از پیشرفت و تغییرات پسری میگم:

- الهی قربونت برم مامانی از اوایل این ماه بود که نینی جونم تونست قشنگ بشینه و الان چند وقتی هست که بیشتر روز رو در حالته نشسته به سر میبره....یه مدل که من عاشقشم اینجوریه که بچه ها دستاشون رو روی پاهاشون میذارند....کلا دوست دارم بچلونمشششش 

- همچنان از حرکت خبری نیست و آرمان جونی با غلت اینور اونور خودشو میکشه....یعنی یجورایی قل میخوره ( صاحب نظران بر این عقیده اند که پسملتون سنگینه و تنبل! ) اصلا دوست نداره رو شکم بمونه هرچی هم با  با اسباب بازی و جفنگ بازی میخوام تو حالته رو شکم نگهش دارم سرشو میکوبه زمین! و گریه میکنه!!!

تو یه مطلب راجع به رشد و تکامله بچه ها خوندم، تا الان که آرمان واسه هیچی دیر نکرده و خیلی طبیعی داره رشد میکنه و تنبلم نیست کوچولوم...

- قدش آخر 7 ماهگی 70 سانت بود و وزنش 10 کیلو ولی هنوز واسه چکاب این ماه نرفتیم... شاید بعدا همینجا اضافش کنم... ( اضافه میکنم: قدشو دکتر الان نگرفت ولی وزنش شده 10 کیلو و 350......بگو ماشالله)

- تاحالا یکبار تو گریه گفت: مامان....ولی دو سه بار شده که بابا بابا میکنه!!! دد هم گفته ولی هیچکدوم از این کلمه ها رو نه تکرار کرده نه مطمئنا معنیشونو میدونه....فقط یه سری آوا بوده به نظرم، آخه سر و صدا در آوردنش زیاد شده....

- دو روزه سر سری هم میکنه اونم موقع غذا وقتی بهش میگم به به..... اما بازم میگم همه اینا فعلا تو مراحله اولیه به سر میبرند  و آرمان جونی نیاز به تمرین و ممارست داره  ( میدونم که تو کف کلمه ممارستم موندید )

- آرمان جونی علاقه پیدا کرده به گفتن ذکرولی نه ذکر به اون معنا....یجورایی ادای حرف زدن رو در میاره انگار که داره یه سوره تو دلش میخونه....هی لباشو باز و بسته میکنه، گاهی اوقات یه صدای یواشی هم درمیاره.....دور سرش بگردم خیلی با این حرکت نفس میشه باید لپاشو بکنی کلا!!!!

- سسسسسس هم میکنه تا میگیم.:.هیسسسسسسسسس اونم تکرار میکنه....اصن یه وضعی باهوشه!!!!!!!!!!!!!!  نه خدائیش جیگر میشه با این کاراش 

- تازگیا وقتی ذوق میکنه چونشو سفت به پایین گردنش میچسبونه و جیییییغ میزنه!! حالا عکسشو میذارم....قشنگ معلومه میخواد یه چیزی بگه ولی چون نمیتونه حرصش درمیاد و جیغ از سر ذوق میکشه!!!!

- از انعطاف شدیییییید بدنش بگم که اونقدر خم میشه که میتونه یه اسباب بازی که جلوشه و به اندازه دو برابر قد پاهاشه برداره.....یعنی خم میشه سرش میاد رو مچ پاش بعد دستاشو دراز میکنه و شی مورد نظرشو برمیداره!!!! یعنی قیافه ما اون لحظه این شکلیه....... 

- دیگه از خوردنش بگم  برنج کباب مخصوصه خودشو میخوره....سوپ ماهیچه....حریره بادوم....سرلاک و کلی میوه های خوشمزه خومشزه، تازه بستنی هم خیلی دوست داره (بدونه کاکائو)

و عاااااااااااااااااااااشقه بیسکوئیت مادره                  

- دیگه از چیش بگم

ها 

از مهربوووووووووووونیش.....سرشو به سر و گردنمون میچسبونه یا با دستاش سفت صورتمونو میگیره ماچمون میکنه....البته نه ماچه با صدا....بیشتر تو مایه های بوس فرانسویه بچم!!!!!!!!!

-بچم تو حموم از بس ذوقیده میشه محکم دستاشو تو آب شالاپ شالاپ میکوبه وقتی هم آب تو چشمش میپاشه بر ما خرده میگیره و گریه میکنه

- سیستمه خوابشم تغییر کرده و دیگه به اون قانون مداری برنمیگرده سمت چپش و هر دفعه به طرق مختلف میخسبههههه  ( امروز ترکوندم با این کلمات وزینم!!!  )

-آرمان به سیم خییییییییییییلی علاقه داره!!!! خیلی یعنی خیییییییییییلی همش دنباله سیمه به جقجقه و این سوسول بازیا اعتقاد نداره....اگر با هم پای لپ تاب بشینیم سیمو میگیره و همه بند و بساطمو میندازه پایین!!

- دیگه همین دیگه....بسه!!! خسته شدم!!!  بقیه افتخاراتتو بعدا هم میشه گفت مغزم دیگه ارور میده

بریم واسه قسمت سخت مطلب یعنی عکس گذاری

همونطور که مشاهده میکنید چشمای عزیز دلمهههههه

اینجا آرمانی رو پشه زده بود

البته الان دیگه به کثیفیه اون اوایل غذا نمیخوری عشقم....قشنگ میشینی و با دستاتم فوضولی نمیکنی قاشق رو بگیری

                         اینم آرمانه دختر کش  

   تو این عکس آخریه که بابا هم ازت گرفته میمیکه چهره ات خداااااااااااااست

                   جووووووووون      

تو به نظر من خووووووووووووووووووووووشگلترین نینیه دنیایی 

پسرک روروئک سوارم که هنوزم پاهاش به زمین نمیرسه، یعنی وقتی یوری وایمیسه یکیش میرسه و اون یکی رو تاب میده!!!!

اینا هم جدیدترین عکسا

این همون ورژن جدید ذوق کردنشه که تعریفشو کرده بودم

اینم مدلی که آرمان دستاشو میذاره رو پاش و من عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقشم

خوب عکسا دیگه کافیه....این پستم خیییییییییییلی دراز شد!!!! کلا هم به ادامه مطلب اعتقاد ندارم چون خودم هیچوقت ادامه مطلبارو باز نمیکنم....

                            بای بای....see you later