از همه جا
سلام
روحیه داغووووون...نمیخواستم دیگه پستای ناراحت کننده تو وبلاگ زیاد شه واسه همین آپ نکردم...
از پسرک تنبلم بگم که شازده قل میخوره میاد رو شکمش دوباره سریع برمیگرده! ولی اینو بگما تا همین حدشم خدارو شکر میکنم!!!کلی منو از این رو به اون رو کرده با قل خوردنش
ورجه وورجش خیلی زیاده به همه چیز میخواد برسه البته که زکی!!! ولی نمیخواد زیاد خودش رو تو زحمت بندازه و وقتی نشسته دستاشو انقدر دراز میکنه که اگه حواسمون نباشه با مخ میاد تو زمین!
از اونورم بچم دیگه داره یواش یواش همه چی میخوره صبحها بهش بیسکوییت مادر تو شیر میدم ظهرا سوپای مختلف میخوره عصرا حریره و شبا سرلاک و کلی میوه و چیزای خومشزه خوشمزه دیگه...به افتخاره پسرم...
- حالا نوبت چیه؟
- آفرین
عکسای قشنج مشنج
این آخرین باری بود که تو گهواره خوابیدی، نمیدونم بخاطر وزنت بود یا اینکه عمر گهواره تموم شده بود ولی خراب شد و دیگه تکون نخورد تا تو توش لالا کنی. الان دو هفته ای هست که دیگه رو تختت میخوابی و البته که خیلی بهتره، چون بزرگتره و تو میتونی توش قل بخوری و پاهای جیگرتم جایی گیر نمیکنه...
i love mammy (یعنی اون آی لاو مامیت تو حلقه بابات که کلی حسودیش میشه و همش میپرسه اینا آی لاو ددی ندارند؟؟؟!!! نوچ. ندارند. )
البته گویا شما به جای کوچیک عادت کردی چون وقتی بیدار شدی کاملا اینوری هستی!!!! همچین انگار دوست داری پاهات بخوره به یه جا و با آزادی میونه خوبی نداری!!! خخخخخ،قلقلی
کلا همه جور خوابی!!! .... یعنی اگر به حاله خودت بذاریمت غش میکنی و میخوابی حالا هرجا میخواد باشه!!! بلا گردونت شم نمیدونی چقدر ذوق میکنم یهو میبینم خودت خوابیدیاصن یه وضعیه
اینم مراسمه حریره و سوپ خوریه گامبو خوشگله....خییییلی کثیف کاری میکنی و بعضی اوقات وقتی دستتم مداخله میدی، انگار ظرف غذا جلو صورتت منفجر شده..................................................................!!!!
هیچی دیگه میبریمت حموم......
حالا این شما و این عکسای خوردنیه من
و اما خالخالی خان در فضای باز، بله درست شنیدید فضای باز....ما بیرونم میریم ...از بس هوا گرمه با یه بادی میبرمت بیرون بازم عرق میکنی....البته زیاد جایی نمیریما فوقش یه ذره از سر خیابون نفوذ میکنیم، خیلی ریز تا کسی شک نکنه
لا مصب آفتاب بسی بی رحمانه میتابه...... انگار ارث باباشو خوردیم!!!!
و آرمان و بابا که حیفم اومد عکسای مهربونتونو نذارم...
همین دیگه تموم شد خیلی طولانی نوشتم ....
مثل تو کتابا میخوام در آخر از همه دوستای گلم که پای همیشگیه وبلاگمند تشکر کنم...
از اینکه هستید، نظر میذارید و همدردی میکنید باهام.... از اینکه با من میخندید و حتی با من ناراحت میشید.... بی نهاااااااایت دوستون دارم.... همیشه باشید و منو تنها نذارید...