آرمانآرمان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره
رادمانرادمان، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

آرمان و رادمان الماس های زندگیم

حسرت

1393/4/3 1:26
472 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

روی وبلاگم یه آهنگ گذاشتم که به حال و هوامم میخوره،دلم گرفتهMore smileys for free download... دلم از تنهایی و دور بودن از همه جا گرفته باز منم و این وبلاگ، باز دیدن اینجا و عوض شدنه حال و هوام...

آرمان مامان خیلی دوست دارم، آرمان مامان تو تنها داراییمی، تنها کسم ... من دیگه تو این دنیا تنها نیستم یه آقا کوچولو هست که بینهایت بهم وابسته است و من تنها کاری که ازدستم برمیاد اینه که خدامو شکر کنم بخاطر این نعمتش...این عشق، این مادر بودن تا آخر دنیا ادامه داره. این حس، این وابستگی شیرین ترین حاله...

مادر بودن شیرینترین اسارت زندگیه!!! اسیرت شدم آقا کوچولو، هم از لحاظ عاشقی هم از اون لحاظ !!!!!!!!!!!!!!!

تو خونه حبس شدم و حتی نمیتونم تنهایی جایی برم  مدتهاست که طعم آزادی رو نچشیدم خیییییییلی وقته دوست دارم برمو مثل قدیما تو خیابون ولیعصر قدم بزنم خیییییییلی وقته دلم میخواد برم خرید و بدونه ترس از گذشت زمان واسه خودم بچرخم، خیلی وقته نرفتم طالقانیو با خودم خلوت نکردم!!! خیلی وقته حتی بهترین دوستمو ندیدم اونم خیلی وقته رفته، جای خالیش تو قلبم حفره شده............... خیییییلی وقته دلم از خیلی چیزا گرفته و کارم شده حسرت، کاش و هزار ای کاش که نمیتونم اینجا بیشتر از این راجع بهش بنویسم.............

این روزا میگذره و تو بزرگ میشی و شاید دنیای منم بهشته وعده داده بشه، و من الله توفیق 

 

یه چند تا عکس بذارم نگی یادت رفت، قربونه قیافت برم که با خنده هات منو از دنیای تاریکم میکشی بیرون....بووووووس

 

اینم قیافه آرمان وقتی از خواب بیدار میشه و من چراغ رو روشن میکنم و اونم چشاشو میزنه و با چشم بسته گریه میکنه و میگه ماااااااماااااان میمی  (حتی با عکستم استرس میگیرم که زود ورت دارم...خخخخ)

             

                 اینم کلی قلب خوووووشگل و موشگل برای تو نینیه نااااز مامانی

 

پسندها (4)

نظرات (18)

خاله بهنااااز
3 تیر 93 2:51
ووووییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ابجی گلم الهی من فداااااااااات ((((( بمیرم غصتو نبینم اجی قربون ارمااانم برم من چشم میخوره عکساشو نذار
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
خدا نکنه جوجو کوچولوی آبجی
لیلا
3 تیر 93 5:26
سلام پسرتون ماشاالله خیلی نازه به وبلاگ منم سربزنی،خوشحال میشم
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
خیییییلی ممنون گلم
ساخته ها نمدی
3 تیر 93 6:03
سلاااام وبتونه عالیه ما تو کار نمیدم عروس‌ک های نمدی ریسه اسم حلقه عروسک انگشتی..... بیاین وبمون ما قیمت فوق‌العاده زدیم ۴۰ درصد تخفیف خدافظ
لیلا
3 تیر 93 6:38
من لینک تون کردم،خوشحال میشم لینکم کنید
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
باشه حتما عزیزم
elahe
3 تیر 93 10:58
elham jan kheyli sakht migiri...bachat dige mashalah bozorg shode...khob chera ba khodet nemibarish biron?shoharetam age komaket koneo bahat biad ke behtaram mishe...
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
الهه بچم سنگینه نمیتونم بغلش کنم....با کالسکشم که هیچجا نمیشه رفت....شوهر که همیشه هست...خودمو میگم خودم تنهایی بدونه استرس و بند و بساط.......
مامان دخمل طلا
3 تیر 93 13:23
اي جووووووونم عشق خاله گريتو نبينم جوجو دقيقا نازنين رقيه هم اينجوري بيدار ميشه با اين فسقلا هر چي غمه از دلمون فرار ميكنه خدا حفظشون كنه
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
الهی فداااااااااااااااشون بشم انقدر جییییییییییگرند...نازنین رقیتو بخولمممممممممممممممممممممممممم
elahe
3 تیر 93 16:45
ahan manzoret tanhayi biron raftane...are khob sakhte...ama bayad tahamol kard dostam bazam rafti ro mode nashokriaaaaa...khoda ro shokr ke gheleghe bachat dastet omadeo dige ziad aziatet nemikone
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
منکه گفتم خداروشکر
مامان مانی
3 تیر 93 18:50
ای جونمممممممممممممم عزیز خاله نبینم گریه کنی الهام مادر شدن یعنی همین اسارت لذت بخش
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
گریش از گشنگیه وگرنه نینیم دست به گریش خوب نیست فقط غررررررررر زدن رو خوب بلده
مامان محمد پارسا
7 تیر 93 1:09
الهام اشکام سرازیر شد.این اهنگیم که گذاشتی بی دلیل نبود البته..من بعد از ظهر که میشه پارسا رو برمیدارم و میرم بیرون.هم حال و هوای خودم عوض میشه هم پارسا کلی تاب بازی میکنه.کالاسکه پارسام سنگین بود و بزرگ یدونه از این کالاسکه عصاییا که تو عکسشم هست خریدم خیلی راحته.با اون میبرمش.الهام مامان دپرس نباش ارمانیمونم دپرس میشه.ببوسش
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
قربونه مهربونیت برم ببخشید اگر ناراحت شدی....
مامان محمد پارسا
7 تیر 93 1:16
الهامی از حرفات فهمیدم مشکلت بیرون رفتن و ددر دودور نیست.هر مشکلی هست گذراست.اعصابت فکرت پسرت و جوونیت مهمتر از اینه که بخاطر هر مشکلی داغون بشه.گور بابای هر کس و هر چیزی که ادم و دپسرده کنه.مواظب پسری باش
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
سعیمو میکنم عزیزم، یه چند روز بد فرم بهم ریخته بودم ولی بخاطر عسله مامان یکم خودمو جم و جور کردم
manely
8 تیر 93 2:57
to hanoz kheili javoni o kheili vaght dari man in heso khob dark mikonam hes mikonam az donya partam vaghty miram biron adamaro mibinam fek mikonam az faza omadam enghadr hamechi gharibe vali to kheili vaght dari dobare be on faza bargardi.ghose nakhor azizam.age mese man ghose seno salam mikhordi ke hichi dige man vaghty pesaram roo paye khodesh vayse dige heso hale hichio nadaram pir shodam
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
مااااااانلی اگر نمیشناختمت فکر میکردم یه مامانه 40،50 ساله ای!!!!! آخه این چه حرفاییه نه به دلت نه به ظاهرت اصلا نمیاد که پیر شده باشیتو از من داغونتریا!!!!! این حرفارو نزن من از تو دیگه توقع این حرفارو ندارم....مامانه خوشگل
fafa
8 تیر 93 13:54
الـــــــــی بای بای استخر-بای بای پارکهای آبی-بای بای دور دور تا نصفه شب-بای بای خرید برای خودمون-الـــــــــــــــــــــــی بای بای یه خواب شیرین و بدون استرس خوب با آرمانم برو ولیعصر خرید کن مگه اون دل نداره؟ الی فسقلتو دردری کن به بهونش هر روز برو بیرون
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
نگوووووو.....نزن آتش بر خرمنمخخخخخخ بله دیگه مادره !!! اینجوریاست.....آخه این فسقلی که هنوز هیچی نمیفهمه فقط امید دارم این سنش بگذره و شاید این اسارت هم کمتر شه
خاله
9 تیر 93 18:47
خدا حفظت کنه آرمان کوچولو............ مامانی دختری 15 ماهه شده و منتظر قدمای مهربونتون ...............
پرنسس دل شکسته
13 تیر 93 15:07
مامانی کجایییییییی نگرانتمممممممممم نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
چند وقته درگیرم....میام خودم....پیدام میشه
elahe
15 تیر 93 11:20
elhami kam peydayi...nakone dobare armani aziatet mikone...davash koni koshtametaaaa
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
اوضاع یکم بهم ریختست الهه جونم....خدا منو بکشه اگه فسقلمو دعوا کنم
ساینا
15 تیر 93 17:11
الهااام دیبونه اشکموو در آورردی با اون آهنگی که گذاشتی دلم خون شد دختر مااشالا چه جیگری شده آرمان...عاااشق نگاهشممم مممن
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
من شرمندتم دوستم...قوربونه تو عزیزم از مهربونیته
مامان ریحانه
16 تیر 93 12:49
وااااای منم همینطوریم سه ساله خواهر شما که تازه کاری دخترم اینقدر بهم وابسته اس هم خودشو اذیت میکنه وهم منو من دیگه خیلی وقته خودمو فراموش کردم بعضی وقتها از خودم بدم میاد یعنی من همون ریحانه قبلم
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
خدا صبر بده خواهر صبر صبر صبر
ملی مامان رادینو راستین.
20 تیر 93 14:37
الهام کصافطط بیشهورر خوبه من اهنگه رو گوش ندادما وگرنه الان زر و عرو عربده میکشیدم بچه م راستین بیدار میشه.. ولی الهام جون این روزا هم میگذردد. نگران نباششش من که اوضاعم بدتر از توئه ولی پاشو برو بیرون برو بگرد برو تا سرخیابون این بار یه جوری برو که همه بهت شک کنن..خ با اژانس برو تا خیابون ولیعصر با کالسکه به بهناز هم بگو بیاد دوتایی و آرمان کچل برید بگریدو خوش باشید یه بستنی برا خودت بخر و کیف دنیا رو بکن.. نمون خونه دق میکنییییییی خیلی زیاد شد ببخشید این بار فوشت نمیدم.. کلا وبلاگتو دوست دارم..بوسسسسسسس
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
شوما به بنده و پسرم لطف داری خانوم خانوما....البته منم ارادت شدیدی به شما و آق پسرای گلت دارم....باشد رستگار شوم و روزی در محضرتان خرسند گردم