آرمانآرمان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
رادمانرادمان، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

آرمان و رادمان الماس های زندگیم

مامانه عصبانی....

1392/8/30 1:46
338 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم niniweblog.com

امروز هوا بارونیه niniweblog.comمامانی هم آزمایش قند داده .دستاش اوخ شدهniniweblog.com

خدارو شکر دیروز سرعت نت کم بود نتونستم تایپیک بنویسم وگرنه کلی دری وری گفته بودم چون خیلی عصبانی بودمممممniniweblog.com

دیروز رفتیم سونو...متخصص رادیولوژی مانیتوره(بووووووق) سمت خودش گذاشته بود niniweblog.comیهو هم بهم گفت پاشو!!!(بووووووووووووق)niniweblog.com حتی صدای قلبتو نذاشت واسم....دلم میخواست این دفعه آخری یه عکس بزرگتر ازت بهم میداد ...یکم توضیح میداد...سرشون شلوغ بود زود گفت پاشو....niniweblog.com

با شناختی که از مامانت داری میدونی که چه چیزایی تو دلم بهش گفتم...niniweblog.comنه آخه من نمیدونم این چه فکری با خودش کرد انگار من رفتم سونو واسه کلیم دادم ، ریلکس بدون هیچ احساسی...niniweblog.comای خدا من دارم از حرص میترکم...niniweblog.com niniweblog.com niniweblog.com niniweblog.com niniweblog.com

قبونت بشم من میخواستم چاقمالومو ببینم...اهههههههniniweblog.com

ولی عسیس دلم قربونت برم مامان جان، آرمان خان تو 35 هفتگی شما 2570 گرم بودی با قد 45/12....niniweblog.com

الهییییییییی من فدات شم دو کیلو ونیمیه من....آرمان جییییگرمممم میخوام تو این فرصت باقی مونده حسابی بخورم تا تو گامبوی گامبو بدنیا بیای...الهی درد و بلات بخوره تو سرم کوچولوی من.niniweblog.com

وای وقتی گشنم میشه انقدر وحشی بازی درمیاری تا من خجالت بکشم و زودتر یه چیزی بخورم...niniweblog.com اما دیگه نمیذارم اینجوری شه...عکستو ببین من مشکوکم عایا در سمت چپ اون سر و دست شماست؟!

 

راستییییییی نفسم ازت ممنونم از صدقه سر تو دفاعیه پروژم خیلی یهویی و راحت برگزار شد(27 آبان)...20 هم شدم مامان جان!niniweblog.com

دیگه چی مونده بگم...آها قبل از پست سیسمونی میخواستم بهت بگم...کوچول خان امسال مامان تاسوعا عاشورا تو خونه موند و هیچ جانرفت...نه اینکه دل درد داشته باشم فقط بخاطر اینکه میترسیدم برم تو شلوغی و خدای نکرده اتفاقی واسمون بیفته niniweblog.com انقدر تنهایی خونه مامان جون اینا غصه خورم...niniweblog.com ولی به به بجاش سال دیگه تو یکسالت شده و باهم میریم عذاداری....niniweblog.com

خب نینیه ناسم یکم خودتو جمع کن...چیزی تا اومدنت نمونده...بوس بوسniniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

ماماسی
1 آذر 92 16:34
سلام الهام جون مرسی عزیزم که اومدی وبلاگم ... منم لینکت کردم عزیزم ... ماشالا وزن و قد نینی خوب بوده.... منم دلم میخواد دوباره برم سونو ولی دیگه دکیم فکر نکنم بنویسه ... خدا رو شکر که دفاعیه ات هم خوب بوده به سلامتی ... سیسمونی نی نی هم که واقعا عالیه عزیزم ایشالا براش به سلامتی استفاده کنی ...
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
خیلی خیلی ممنون عزیزم...ایشالله همچنین برای بنیتای ناز تو
سحر خلیل زاده
2 آذر 92 20:37
سلام الی جون بعضی از این دکترا اینجورین سری پیش دکی منم لام تا کام حرف نزد فقط یه بار که خودم ازش پرسیم نینی چند کیلوئه حرف زد عب نداره تحمل میکنیم
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
بله اگه راهه دیگه ای داشت که انجام میدادم
fafa
8 آذر 92 23:37
اه بدم میاد از هر گونه سونو گراف و یا دکتر که حرف نزنه یعنی چییییییی انگاری ما خودمون استاده همه چی دونیم- هر چی تو دلت بهش گفتی حقشه
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
ببین چه خوب درکم میکنیوالااااااااااا