سیسمونی آقا آرمان
نمای کلی اتاق عشششششقم
عزیزم سلام
بالاخره مامان زرنگ شد و کلی عکسای خوشمل از اتاقت گرفت.سیسمونیه شما رو من و بابایی بعد از کلی رفت و آمد به جاهای مختلف و وسواس خیلی زیاد واست خریدیم.. اگر کم و کسری داره بخاطر بی تجربگیمونه و اینکه خب هیچکس همراهیمون نکرده...دیگه شرمنده عزیزه دلم
اتاق نینی رو واسه پارسال که جهیزیه رو میخواستیم بچینیم رنگ قرمز زدیم ، رنگی که هم به نینی پسمل بیاد هم به دخمل...
شاید اگر رنگ نزده بودیم، وقتی میفهمیدم پسر هستی رنگ اتاقتو یه چیزه دیگه ای میزدم!! اما خب دیگه شما باید از این دیزاین خوشت بیاد چون مامان داره دستور میده ... بعلهههه اگر ایرادی میبینی قشنگ روی کاغذ بنویس و بنداز سطل آشغال،چون اصلا برام مهم نیست ...قربووووونت برم شوخی میکنم باهات
چشم نخوری عسیسم
این ست پیر گاردین قرمز طوسیه نینی جونم...بعد از سرویس چوبت اینارو خریدیم...بیشترم انتخاب و سلیقه ی بابایی هست!
این گهواره است که اگه میبینی آبیه چون هم مجبور شدیم !!! هم قرار نیست این تو اتاق شما بمونه ، میاد کنار تخت خودم... اتاق منم پرده و رو تختیم آبی فیروزه ایه...بعله هم...یوقت نکنه بگی مامان بی سلیقگی درآورده
خب اینا هم لوازم بهداشتی، آرایشی و خوشگلاسیون آرمان!!
ست غذاخوری و قاشق چنگال و لیوان و شیشه شیر و قنداق خوری و ...
شامپو سر، شامپو بدن،صابون و کرم ضد التهاب، لوسیون، پودر،دماسنج ، گوش پاکن ،شیردوش و پد بهداشتی و شونه و برس و ایناااا !!!
پودر صابون، دورگیر، دستمال مرطوب، مسواک،پستونک و زنجیراش، فرچه شستشوی شیشه، فینگیر، دندونگیر(باورت میشه یادم نیست دقیقا اسمش چی بود!!!)، ناخنگیر و کلا گیراااای دیگه!!
دورپیچ نازک واسه وقتی نینی رو میشولیم، زیر انداز تعویض، یه بسته کهنه حتی!!!
تشک تعویضه گوگولی مگولی!
کیسه آب گرم خوشششگل. واسه وقتی نینی واکسن میزنه یا وقتی دلش درد میگیره خداااای نکرده، برای آروم کردنش..
اینم وان و لیف و حوله و عروسک بیق بیقو واسه بازی کردنه نینی تو حموم...جیگره اون لیفتو!
حتی حتی و حتی پوشک....خیلی چیزه مهمیه
خب نوبت عروسکای خوشمزه و اسباب بازیا میرسه...
کلی زیادند...
و اما استخر بادی و توپاش
این عروسکا هر کدوم واسه زمانای مختلف و از طرف آدمای مختلفند ...اون خر طوسیه و یکی از نینی اسکندرا رو خاله بهناز داده...
آقا پانداهه رو دایی مامان کادو آورده، دایی جمشید...
ماشینه کنترلی سوغاتیه مامان بزرگه مامانه...
یه خرسه دیگه بالای ویترینه اونو بابا جون داده...
بعضی از عروسکای قرمز رو اون فرشته های آویز و خیلی از تزئینیارو دایی بهنام داده...
اون خانم سیاهه،اون شیرای دوقلو، نینی اسکندر، مار دو سرا!! ، آقای زندانی،خرس کرمه، اون دو تا گاوی که از چراغ آویزونند و.... مال خود مامان بودند...
البته قطاره موزیکال و هواپیما و خیلی از عروسکا و اسباب بازیها دقیقا واسه سیسمونی خریده شدند!!!
هنوزم کلی اسباب بازی باید برات بخرم ولی خب فعلا همیناست گفتم زودتر عکس بگیرم.
حالا نوبت سرویس خوابه...
رو تختی...وووووی نینی زود بدنیا بیا انقدر نرمه کلی روش بخوابی حال میکنی....جووووگوووولی
سرویس دم دستی ... اووووووی خدااااا چه خوشمزست روش بخوابی
پتو دور پیچ نازک....ببین چه خوشرنگه...اوخ اوخ اوخ
پتو اسپانیایی...که اینو تازگی برات خریدم آخه شما تو سرما بدنیا میای این پتوها گرمند شما و قتی میری بیرون خدای نکرده سرما نخوری...بوووس بوووس
حالا لباسای آقا آرمان
اینا همه لباسای تو خونگیتند... جدا جدا عکس نمیگیرم مامان جان...از سمت چپ به راست تو هر ردیف لباسا هم سایزند.... ( یعنی 0 ، 1 ، 2 ، 3 )
قبونت بشم همش تورو تو این لباسا تصور میکنم و دلم آب میشه واسه دیدنت...
این لباس سایزش صفره و قراره اینو به تنت کنیم و از بیمارستان بیاریمت....وااااای فشارم افتاد.بخووورمت
اگر تعداد لباسات خیلی کمه مامان جان من اصلا از سایزا سر در نمیارم ...من واسه خودم نمیتونم درست لباس بخرم چه برسه به نینیه فرضی!!
ایشالله بدنیا بیای با هم میریم خرید...ولی فعلا لخت نمیمونی...خیالت راحت
والسلام نامه هنوز تموم نشده...تازه خریدا و خرجا مونده!!!! ولی خب من و بابا خوشگله خودمونو واسه اومدنه شاه پسر تا حدودی آماده کردیم... ایشالله که مبارکت باشه عزییییزه دل