پروژه نا تمام
سلام ناراحتم ....قد دنیا ناراحتم...... . همش منم و ناراحتی....ببخشید منو......................................................... . یادم میاد روزای اول رو.....تا سه چهار روز شیر تو سینه نداشتم که به بچم بدم، تا دو روزه اول آرمان گشنش بود و کسی بهم نمیگفت بابا بچه اگه تا صبح بیداره یا گریه میکنه و همش با دهنش دنباله سینه است پس گشنشه. همش زیر سینه بود ولی باز گردنش میچرخید و همش ناله میکرد...... (تو پرانتز توضیح بدم: از اول مشکلی تو گرفتنه سینم نداشت و کلا با ولع شیر طلب میکرد....یکم اوایل بخاطر زخم شکمم و نفخ زیر سینم!!!! سختم بود که بهش شیر بدم ولی اوضاع روز به روز بهتر شد..... من هیچوقت خوابیدنی به آرمان شیر ندادم.......
نویسنده :
مامان الهام جانِ جانان
17:03