آرمانآرمان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره
رادمانرادمان، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

آرمان و رادمان الماس های زندگیم

تکونای نینی و دلتنگیه مامان

1392/8/8 1:33
301 بازدید
اشتراک گذاری

سلووووووم

آقا پسملم حسابی مامانی رو چاقالو کردی niniweblog.com.دیگه واسه خوابیدنم مشکل دارم...جات خالی خیلی دارم زشت میشم مامان،لا اقل تو خیلی خوشگل شو تا تلافیشو دربیاری...niniweblog.com

این گرد شدن از سر تا پا،این ترکا،این دردا،این نفس نفس زدنا حتی این تلو تلو خوردنا!niniweblog.comهمه و همه فدای یه تار موهات مامان جان،شما فقط قول به من بده سااااااالم سااااالم،خوشگل و تپل به دنیا بیای.niniweblog.comمامان آرمان جانم پسر گلم این روزا خیلی باهات حرف میزنم کلی قربون صدقت میرم،بی نهایت تورو نزدیک به خودم حس میکنم.توام نمیدونی چه جییییگر تکون میخوری.دلم ضعف میره واست.niniweblog.com

راستی آرمان تاحالا چند دفعه شده وقتی یه ضربه خیلی خاص(نمیدونم چجوری بگم مثل این میمونه که یه تیکه از شکم منو میگیری!) بهم میزنی مثل برق گرفته ها از خواب بیدار میشم،niniweblog.com انگار یکی تو خواب اومده بالا سرمو دستشو گذاشته رو شکمم!! niniweblog.com من از هیچی نمیترسم اما از دست خود تو قبضه روح میشم مامان!!!!!

عزیزم 32 هفته رو هم با زوووور پشت سر گذاشتیم(مگه میگذره این روزا...).فردا میریم دکتر بعدم میرم سونو که روی ماهتو ببینم عشقم، ببینم وزنت چقدر شده ایشالله که همه چی مثل همیشه نرمال باشه.

مامان عاشقانه دوست داره آرمان خان،جیگلتو قفونی بشمniniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان زیبا
12 آبان 92 14:50
الهام جونم انشالله این هفته های اخر رو خوب سپری کنی وگل پسرتو صحیح وسالم در آغوش بگیری


مرسی مامان زیبا جان...به همچنین برای تو عزیزم
سحر
15 آبان 92 21:00
سلام خیلی خوب نوشتی مردم از خنده.امیدوارم به خوبی و خوشی بگذره این روزها و نی نی ها به موقع بیان بغلمون


..قابل تورو نداشت عزیزم ...ایشالله گلم،خدا از دهنت بشنوه