همه چی آرومه
سلام
بعد از اينکه جنسیت عزیز دل مشخص شد تقریبا همه چیز آروم شد...تمام نذرو نیازایی که کرده بودم رو ادا کردیم...خونه مامان جون آش پختیم، امازاده صالح نون پنیر سبزی بردیم،کلی هم سلام و صلوات فرستادم...
برای آقا پسمل رفتیم یافت آباد از شرکت پات تخت و کمدشو خریدیم،از خیابون بهار خرده چیزاشو کمی لباس سایز صفر!(الهی فدات شم، مثلا ازت بپرسند سایزت چیه باید بگی هیچی! صفر! وووییییی خوشمزه ی من ) از بازار و جمهوری کلی بادی و لباس بیرون و رو تختی و اسباب بازی و بقیه خرت و پرتارو گرفتیم....تازه هنوز سیسمونیت تکمیل نیست قربونت برم!!!
دوباره برای چهار هفته بعد یعنی 2 شهریور بازم رفتیم برای سونو تا خیالمون هم از جنسیت و هم از سلامت آقا پسر راحت شه...عکس این یکی سونوئه دل منو برد فداااات شم...شما با بی حیایی کامل نشون دادی که قند عسله قند عسلی و هیچ شبه ای باقی نذاشتی!!! جیگرتو زندگیه من... عکستو ببین خجالت بکش
این سونو ، آخرین دیدار ماست عزیزم.از اون روز فقط یکبار دیگه صدای قلب نازنینتو گوش کردم.دکتر گفت رشدش خوبه و همه چی نرماله پس به سونو احتیاجی نیست!!!دلم برات تنگ شده...
اواخر 6 ماهگیت بود که لگدات تغییر کرد...از 25 مهر دیگه به اوج رسوندی! دلمو یجوری کجو کوله میکنی که حتی گاهی اوقات میترسم...دلم میخواد وقتی یه طرف شکممو بالا میاری همون موقع بگیرم بیارمت بیرون و ماچت کنم شیطون! الهی فدات شه مامان
حاملگیه من حدودا با 56، 57 کیلو وزن شروع شده.27 هفتگی دور شیمک مامان 96 سانت شده بود با 62 کیلو وزن ولی الان خیلی بزرگتر شدی و حدودا دور شکمم 102 سانت و وزنم 65، 66 کیلو شده! حسابی گرد و قلنبم کردی مامانی!!! عاشق شیمکمم که آقا پسرم توشه
امروز 7 ماهت تموم شد و رفتی توی 8 ماه ایشالله طبق گفته دکتر شما 25 آذر حالا یه روز اینور اونور میای بغلم...بی صبرانه منتظر اومدنتم آقا پسرم...قول بده سالم و تپل به دنیا بیای.بوووووووووس