این روزای زمستونی خاکستری شدند ...
سلام چهل روزگیه آقا پسر هم گذشت....تغییری نکرد ...شب بیداریا ادامه داره و اصلا هم چهل چهل که میگند واقعی نیست...تا الان 2 بار مطلب نوشتم اما پریده واسه همین دیگه حس نوشتنم نمیاد...حلقه آقا خوشگله تو روزه نهم افتاد...دکتر تو کارت واکسیناسیون علامت زد و خیلی از وضعیت رشد پسری راضی بود...4600 شده بود با 54 قد...خدا رو شکر فس فس شدم تو این روزا، دیگه احساس میکنم از رمق افتادم...جدی جدی دنیا خاکستری شده. پسری داره بزرگ میشه و یه هوا تپل شده، خدارو شکر برای سلامتیش و اینکه منو لایق دونسته که این نعمت رو بهم بده. دیگه به بی خوابی عادت کردم، دیگه کارای پسری برام سنگین نیست به همه چیش عادت کردم حتی جیغاش! دیگه زیاد عصبی و استرسی نمیشم. انگا...
نویسنده :
مامان الهام جانِ جانان
16:40