آرمانآرمان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره
رادمانرادمان، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

آرمان و رادمان الماس های زندگیم

پایان داستان پستونک

سلام و درود این روزا دوباره رفتم تو فکر وبلاگم چون آرمان داره دوران سخت ترک پستونک رو میگذرونه خودمم باورم نمیشه بالاخره به این روز رسیدم. انقدر که اعتیاد ارمان زیاد بود و من عذا داشتم قبلا یبار امتحان کرده بودم و سر پستونکاشو بریدم ولی بدتر عصبیش کردم و به بن بست خوردیم. این قضیه تو نظرم یه غول بزرگ شده بود و فکرشو نمیکردم بتونم قبل سه سالگی ازش بگیرم ولی.......... ولی دیشب خونه مامانم اینا بودیم که به بابام گفتم آرمان به حرف نیفتاده و دیگه واجبه از پستونک بگیرمش اونم تو یه عمل ناگهانی پستونکای ارمانو ازش گرفت و پرت کرد تو آشپزخونه و بیشتر از بیست بار بهش گفت دیگه نخوریا پیپیه!!!! تو مرد شدی زشته پستونک بخوری خ...
20 بهمن 1394

تولد دو سالگی

    امسال دوتا مهمونی داشتیم.... مهمونیه اول زنونه بوده و مهمونی دوم فامیلی خییلی خسته شدیم منم بعد از مهمونیا افتادم و کارم به دکتر و آمپول کشید!!!! خلاصه که همین کلی خوش گذشت بجاش من زیاد صحبت نمیکنم و فقط بخاطر دوستام مطلب گذاشتم که بقولی چراغش خاموش نشه      این شما و این کلییییییییی عکس از مراسم تاجگذاریه یکی یدونه                                 &nb...
2 دی 1394

قهرم

میخوام با نینی وبلاگ قهر کنم.....   یک شب قبل از ماهگرد آرمان مطلبم کامممممل بود داشتم دنبال شکلک خداحافظی میگشتم که یدفعه صفحه پرید و هرچی تقلا کردم صفحه برنگشت که هیچ....مثل صفحه های فیلترینگ دیگه باز هم نمیشد..... خییییلی خیییلی ناراحت شدم.... من اگر همون لحظه که به ذهنم میاد رو ننویسم دیگه نمیتونم....مخصوصا تو این قضیه که دیگه بهم برخورد.... همیشه جانب احتیاطو دارم و هر چند دیقه یبار ثبت موقت مطلبم میزنم. ولی با این وجود کلا پستمو بپرونه خییییلی زور داشت..... بدتر از همه اینا.....اینه که صفحه وبلاگمو وقتی با لبتاپ باز میکنم ارور ویروس میده و فقط با گوشی میتونم مطلبمو ببینم.... خلاصه که متوجه شدم این وبلاگ...
29 آبان 1394

عکسای 22 ماهگیه شازده

  الوعده وفا   فرت فرت عکسارو آپلود کردم. چون اخرای فصل گرما بود دیگه سو استفاده کردیم و همه جا رفتیم از شهربازی کوروش و باغ وحش ارم بگییییر تا مهمونیه خونه نسیم و تولد آریا و خونه فرزانه و بازی با پارمیس و گشت زنی برای محرم. هوا دو سه روزه بدجور سرد شده و واسه همینه لباسهای آرمان انقدر تناقض داره. دیگه دونه دونه عنوان نذارم دیگه. فداااتون ستاره بچینید بوس بوس                               ...
29 مهر 1394

22 ماهگیه شازده آرمان

سلام علیک صفحه وبلاگم بد افزار داره نمیدونم چرا اصلا چرا همچین مشکلی بوجود اومده خودم در حیرتم الان دارم برای عالم باقالی مطلب ارسال میکنم!! محرم اومده و فکر میکنم شب ششم محرم باشیم کوچولو تو این ماه کلی کلمه یاد گرفته و در عرض دو سه روز پیشرفته نا بهنگامی داشته و کلمات رو دیگه تو موقعیت مناسب استفاده میکنه س(sa).....سلام مسی .... مرسی دس در.....دستت درد نکنه دای....دایی ببی(babi)..........بله چند کیلویی آرمان؟.......سیزدهههه یه دو سه یاااایی.....یا علی با.....آب!!! نه اه اه با حالت اییییش پیپی...پی پی!! دد به به دس....دست ماس.....ماست بابا ماما داااا........داغ آخخخخخ....در هنگام درد شش بب...
28 مهر 1394

21 ماهگی

  با پست   ماهگی در خدمتتون هستیم...   مدت مدیدی از آپ پست قبلی میگذره. ولی به جرات میتونم قول بدم که من با وجود آمدنه این همه برنامه های مجازی تا جایی که نینی وبلاگ پابرجا باشه تا آخرش هستم و حداقل حداقلش واسه ماهگردای آرمان پست خواهم گذاشت.( مثلا خواستم محترمانه سخن برانم...ولی آخرش فعلا محاوره ای میشوووندددد )  این درگیر بودنه من ممکنه باعث بشه که کم کم مخاطبین و دوستام کم و کمتر شند.... ولی بازم من تا حد ممکن بهتون سر میزنم که منو یادتون نره. این ماه با آرمان مسافرت رفتیم و میشه گفت اولین سفر سه نفره ما بود  که خیلی هم خوش گذشت و با خیر و خوشی رفتیم و برگشتیم.   آرمان ...
28 شهريور 1394