آرمانآرمان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره
رادمانرادمان، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

آرمان و رادمان الماس های زندگیم

پیش دبستانی

1398/7/21 13:43
302 بازدید
اشتراک گذاری

پونزده مهر روز اول پیش دبستانیه آرمانم بود
هیچ چی سر جاش نبود و اونطور که فکر میکردیم نبود بخاطر ماه صفر جشنی نگرفتند.همش خودمو لعنت میکردم چرا دولتی اسمشو نوشتم.
پدر مادرا همه به وضع کلاس و بازگشایی اعتراض داشتند و صداشون خیلی بالا رفت.بچه یکی از مادرا گم شده بود و کلا جو خیلی متشنج و بد بود.طوری که حال منم بد شد.
آرمان مثل ابر بهار اشک میریخت و کوه بغض تو گلوش بود.
شب اول از فکر و خیال اعصابم خورد شده بود.
روز بعد ولی فقط به یه بغض رضایت داد و همون پای پله ها خداحافظی کرد و رفت سر کلاسش.
روز سومم خوب بود و بعدم پنجشنبه جمعه که تعطیله برای عوض شدنه حال و هواش رفتیم خونه رویا موندیم.
دیروزم خوب بود ولی باز امروز یعنی یکشنبه اشکاش همینطور میریخت پائین
اصلا روح و روانم بهم ریخته این یه هفته.اصلا توقع نداشتم اینطوری شه همش تو خونه داره غر میزنه اونجا رو دوس ندارم.خیلی زیاد میمونیم.
قبلا مهد رفته بود و خوب بود....ولی از جو اینجا که انگار منضبط تر و خشکه اصلا خوشش نمیاد.انرژیه مربیا کمه.خود مربیش که اصلا صداش درنمیاد برعکس خاله فهیمه مهدش
هی براش توضیح میدم مامان سه ساعت بیشتر کلاس نداری من خوشحالم که میری بازی میکنی با دوستای جدید آشنا میشی کلی چیز یاد میگیری حوصله ات سر نمیره....ولی گوشش بدهکار نیست.
خودم بخاطر بارداریم حس میکنم خیلی خیلی زودرنج و حساس و عصبی شدم.
پخم کنند گریه ام درمیاد دیگه قندعسلمو که با این حال میبینم بیشتر بهم میریزم...دلم کبابه دونه الماسمه....تو کل این بارداری من روحیه ام خوب نبوده و اصلا نتونستم خودمو کنترل کنممشکلای قدیمی که به قوت خودش باقیه استرسه مریضی ام باید بکشم.....
ای کاش آرمانم زودتر با این اوضاع کنار بیاد و اونجا رو دوس داشته باشه....من خودم میدونم تو مدارس هیچ چیز دوس داشتنی ای نیست و واقعا سختمه الکی همش دروغ بگم راجع بهش..........
باید ببینیم چطوری پیش میره امسال شاید سال بعد اسمشو جای دیگه بنویسم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


روز دوم

 

پسندها (3)

نظرات (2)

محمد
21 مهر 98 16:32
سلام دوست گرامی اگر مایل به تبادل لینک با بنده هستین لطفا وبلاگ منو با نام کسب درآمد از اینترنت لینک کنید سپس اطلاع بدین تا شما رو لینک کنم. miliyooner.mihanblog.com موفق باشید
عمه فروغعمه فروغ
23 مهر 98 10:35
ان شالله زودتر با محیط جدید وفق پیدا میکنه
مامان الهام جانِ جانان
پاسخ
ممنون از شما😘